سونوی سلامت و 32 ماهگی مانی جونم
سلام عزیزای دلم . ببخشید مامانو که دیر به دیر میاد براتون مینویسه . خیلی سرم شلوغه . بعد از یه مدتم که میام بنویسم یادم میره چیا رو میخواستم بنویسم . بالاخره سه شنبه 16 دی ساعت 8 صبح رفتیم سونو نرگس (خانم دکتر واسعی ) . حدود 9 و نیم منو صدا کردن رفتم داخل و تا رو تخت دراز بکشم همسری هم اومد داخل و روبروی مانیتور ایستاد . 20 هفته و 3 روز بودم . خانم دکتر تا کارشو شروع کرد گفت بریچ ...پسر ..مبارکه .... بعدم بقیه کارشو ادامه داد . من زیر چشمی به بابایی نگاه کردم با لبخند و بهت و تعجب به مانیتور نگاه میکرد و انگار هنوزم باورش نمیشد نی نی پسره. ته دلم خوشحال شدم مانی جونم داداش دار میشه . ولی اگر دخ...
نویسنده :
مامانی
9:30